چرک نویس شخصی علی صفرنواده

در اینجا نکات جالب در زمینه های مختلف، برنامه ریزی روزانه، هفتگی و ...، هدف گذاری و همچنین ثبت خاطرات مختصر را انجام می دهم.

چرک نویس شخصی علی صفرنواده

در اینجا نکات جالب در زمینه های مختلف، برنامه ریزی روزانه، هفتگی و ...، هدف گذاری و همچنین ثبت خاطرات مختصر را انجام می دهم.

این بلاگ در واقع بولت ژورنال منه. بولت ژورنال یه روش انعطاف پذیر برنامه ریزی است. خیلی بهتره دفتر کاغذی برای بولت ژورنال استفاده شه و همراه آدم باشه. راستش چند بار سعی کردم، ولی دفتر رو گم می کنم، جا میذارم و یادم میره با خودم ببرم. در واقع اینجا برام نقش بولت ژورنال رو داره.
برای اطلاعات بیشتر درباره بولت ژورنال این وبینار رو ملاحظه بفرمایید:
https://www.aparat.com/v/91GuD
برای اطلاعات بیشتر درباره مدیریت زمان این صفحه رو ملاحظه بفرمایید:
https://planacademy.ir

  • ۰
  • ۰

ثاز پاداش استفاده می کنم.
هر 5 دقیقه صوت حاج آقای عابدینی رو که گوش کنم و همزمان عنوان مباحث رو بنویسم و به زبان خودم مطالب رو تقریر کنم و یادداشت کنم، می تونم 5 صفحه از کتاب کتابخانه نیمه شب رو بخونم.

خب، الحمدلله انجام شد.
حالا خیلی احساس نیاز می کنم که قران بخوانم.
وقتی کتابخانه نیمه شب، این همه جواب دارد، لااقل در هر صفحه یا هر دو صفحه نکته کلیدی برایم دارد،
قرآن چقدر فوق العاده می تواند باشد؟

خب، الان قرآن را به عنوان جایزه تعیین می کنیم.
پنج دقیقه صوت، در برابر جایزه بعد از آن: اجازه مطالعه پنج صفحه قرآن

خیلی خفن بود!
پنج خط کامل هم نتونستم پیش برم!
دفعه بعد میگم پنج کلمه

تا حدی سعی کردم معنای واژه ها رو از کتاب التحقیق نگاه کنم و به معنایی که از قبل تو ذهنمه یا ترجمه نوشته اکتفا نکنم.
مثلا قرآن عربی رو قرآن عربی ترجمه می کنن. خب یعنی چی؟ معنی قرآن یعنی چی؟ از بچگی یادمه یعنی خواندنی. ولی خب نگاه می کردم. یا عربی یعنی زبان عربی یا معنی دیگری داره که زبان عربی هم مصداق اونه؟
و بعد هم مثال های روز و گزاره ها و نکاتی از آیات به نظرم می رسید.
یه نگاهی هم به بعضی تفاسیر فشرده و یک جلدی می انداختم.

سوره مبارکه زخرف

بسم الله الرحمن الرحیم
حم و الکتب المبین إنا جعلنه قرءنا عربیا
لعلکم تعقلون و إنه فی أم الکتب لدینا لعلی
حکیم أفنضرب عنکم الذکر صفحا أن کنتم
قوما مسرفین


خب یه بار دیگه، پنج دقیقه صوت و یادداشت برداری و این بار پنج کلمه قران جایزه.

 


خیلی دوست دارم این حرف ها رو مستقیماً در کانال بنویسم.


ولی حق ندارم!
قرار گذاشتم با خودم که تا یک صوت از 10 جلسه حاج آقای عابدینی رو عنوان نزدم، حق ندارم این مطالب رو تو کانال بذارم،
تازه حق ندارم زیر کتری رو که خیلی هم آب نداره خاموش کنم یا به آب داخل اون اضافه کنم.

یه ترکیبی از تنبیه و تشویق و پاداش و فشرده سازی زمان بر اساس اصل پارکینسون(اینکه کارها مثل گاز، تمام زمانی رو که بهشون اختصاص بدی پر می کنند).
ببینیم با همه این ها کار به نتیجه می رسه ان شاء الله یا نه.


بعد هم، برای خدا بر عهده من باشد که اگر تا 10 روز(حداکثر 3 روز هم فرصت اضافه قرار می دیم)، یک دور این 10 جلسه رو عنوان نزدم، یا طی ده روز(با 3 روز اصطلاحاً cheat day( رژیم حاج آقای گلی رو رعایت نکردم(فقط با این امکان که به یک استکان عرق گزنه به جای آب در هر ساعت اکتفا نکنم و بتونم دو لیوان آب در روز داشته باشم، که بتونم قهوه و اینا بخورم،
و همچنین عرق گزنه و عرق بوقناق هر چی خواستم بخورم و همین طور دستوراتی که آقای حمیدیا و حاج آقای اسدی دادن، از داروی صبح ناشتا تا تصفیه کننده خون، آهان، انار و آب انار و رب انار و سالاد هم مجاز باشه!_
عجب رژیمی شد!
اگر این ها عمل نشه تا یک ماه از امروز نتونم کله پاچه بخورم، حتی یک ذره.
این نذر و عهد و این ها می تونه اگر آدم هیچ جوری زورش به خودش نرسه کمک کنه ان شاء الله.

درس اخلاق هفتگی 20-02-1402
کاشکی می شد یکی از این صلوات های جمعی را که ما می فرستیم نشانمان می دادند که چه می کند در عالم.
آن وقت حسرت می خوردیم که چرا بهتر صلوات نفرستادیم.
ان شاء الله خداوند نتیجه صلوات را که ارتباط با حضرات معصومین علیهم السلام است، دامنه وجود آن ها شدن است،
آن ها را با خدا دیدن است،
چون می گوییم خدایا تو صلوات بفرست،
صلوات ما نیست که،
دعا می کنیم خدایا تو بفرست برای آن ها،
تو برای آن ها صلوات بفرست،
عظمت این کار و سروری که برای حضرات ایجاد می شود،
و آنچه که برای ما حاصل می شود،
در زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام فرموده و
جعل صلوتنا علیکم
طیبا لخلقنا
و
طهارة لانفسا
و
تزکیة لنا

این ها همه آثار صلوات ماست
باور کنیم که اثر دارد،

آن وقت اسم صلوات که میاید،
حال انسان منقلب می شود ناخواسته،
یک صلوات بلند می فرستد.

 

برای اینکه حسرت خروج از بحث رضا را داشته باشیم، یک قصه ای را نقل می کنیم.
روایتی زیبا درباره رضا

نقل شده کسی در بنی اسرائیل بود

کان فی اسرائیل رجل فی البادیة
له کلب و حمار و دیک
همین ها را داشت
فالدیک یوقظهم لالصلاة
و الکلب یحرسهم
در بیابان زندگی می کنند، سگ حافظشان بود.
تزئینی نبودند
پرنده تزئینی
هر کدام کار ازشان می آمد

 

حزنه له
نه خودش ها، حزنوا له

بقدر عسی
تطبیق بدیم با خودمان
مثلاً من فلان شغل از دستم رفت
مال
سلامتی
فلان خونه
خدای نکرده همسر
فرزند
پدر مادر
سخته
ولی میشه آدم باور کنه خدا بهش لطف داره؟

یک کسی در بیابان سه تا وسیله داشته
اون ها هم از دستش رفته

مردم ناراخت شدند براش

ثم اصبحوا ذات یوم فنظروا
فاذا قد صبی من کان حولهم

فهمید که این راهزنان از صداهای حیوانات این ها، این ها رو پیدا کرده اند

آدم صالح یک وسیله ای داشت، آن هم برود؟
خیرش در این بود.
خودشان زنده بودند.

و کانت الخیرة فی

فمن عرف خفی لطف الله
رضی بفعله

تا دقیقه 10:53
در مقابل این داستان، داستان دیگری،

البته ما نباید کوتاهی کنیم
در عین حال راضی باشیم به آنچه برایمان واقع می شود
حالا من در این مقام نیستم، پناه می بریم به خدا از مضلات فتن، از یک امتحانی که ما در آن مردود شویم خدای نکرده،


اگر کسی باور کند خدا به او لطف دارد.
شاید لطف خدا خفی باشد.

از طرفی فردی که می خواست حرف زدن حیوانات را یاد بگیرد
....
نمی توانست سر خودش  را ببرد.


حدیث معراج
یا  احمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
پیغمبر به معراج رفته و خداوند با او گفتگو می کند در روایت معراجیه
یا احمد وجبت محبتی للمتحابین فی
محبوب من شدن به این است که همدیگر
می خواهید محبوب من شوید
محبوب من شدن به این است محبت هایش را در راه من خرج کند.
للمتحابین فی
با دیگران رابطه اش محبت آمیز باشد،
آن هم هر محبتی
در راه من


فی

ما یک تحابب فی الله داریم در روایات
یک تحابب لله داریم

تحابب یعنی دوست داشتن طرفینی
00:13:45

فی الله با لله
فی سبیل الله

فی سبیل الله یه مرتبه پایین تر است

و المتقاطعین فی

ما راه را نمی رویم راه های دیگر را می رویم

محبت یک توانایی، یک سرمایه

اگر سرمایه بداند هر جایی خرج نمی کند.
مثل چشم که مواظب هستیم آسیب نبیند.

بردارهای هم جهت

محبت مثل شکافت هسته ای است.
شهید مطهری
جاذبه و دافعه

اورانیوم ساده تر است.

موسای کلیم
حجری که همراهش بود
ششصد هزار نفر
آب برای مصارف مختلف
به اندازه بار یک شتر بود

همه خلقت برای محبت است
حقیقت دین حب
دین در دو کلمه: الحب و البغض

روایت محکم ترین ریسمان ایمان: الحب فی الله و البغض فی الله

در مسیر نامتناهی
و گرنه ضایع

عدد در نامتناهی
در صفر


ثواب؟
اصحاب یمین

اگر بگویند نماز صبح نخواندن جهنم ندارد

تازه اگر جهنم هم دارد بعضی را انجام نمی دهیم

کاری ندارد چیزی می دهند یا نه

مهمین مخیل
در حالت هیمان

مخاطب سجده نبودند.

المرء مع من احب
جدایی ندارد

 

 

درس اخلاق هفتگی 27-02-1402
بحث در حدیث معراج بود.
وجبت محبتی للمتحابین فی
و
وجبت محبتی للمتقاطعین فی
و
و جبت محبتی للمتواصلین فی

یک محبت فی الله داریم یک محبت لله داریم
در محبت فی الله غایت خود خداست
در مجبت لله کاری را انجام می دهد، با یاد خدا، به امر خدا، ولی خود آن کار مقصد.


محبت در وجود انسان قهری است. قطعی است. نیاز به یاد دادن ندارد.
هیچ انسانی نیست که محبتی نباشد.
شیطان کارش این است و طبیعت انسان در رشد از کودکی این است که محبت ها بر اساس بدن شکل می گیرد.
دل انسان بر محبت آنچه به او نفع می رساند و دفع آنچه به او ضرر می رساند سرشته شده است.

تا دقیقه پنج صوت


فی سبیل الله
لله
فی الله

ما عندکم ینفد و ما عند الله باق
ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم

  • ۰۲/۰۹/۰۴
  • علی صفرنواده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی