بسم الله الرحمن الرحیم
سلام، من علی صفرنواده هستم، کسی که از کودکی دلش با دنیای ماشینها و الگوریتمها گره خورده و تا امروز در مسیری پر از شگفتی و چالش، قدم به قدم با دقت و تمرکز پیش رفته است. این مسیر، شاید برای دیگران پیچیده و غیرقابلباور به نظر بیاید، اما برای من از همان دوران ابتدایی همیشه واضح و روشن بود که به کجا میروم.
یادش بخیر، وقتی در مقطع راهنمایی بودم، بیشتر وقتها را با کتابهایی میگذراندم که شاید برای هم سنوسالهای من خستهکننده یا پیچیده به نظر میرسید. «Prolog» اولین زبان برنامهنویسیای بود که با آن آشنا شدم. برای کسی که حتی مفهوم «الگوریتم» را هم به درستی نمیشناخت، این یک دنیای جدید بود. بعدتر، سراغ «Lisp» رفتم و متوجه شدم که چگونه میتوان از زبانهای برنامهنویسی برای طراحی هوش مصنوعی استفاده کرد. از آن زمان به بعد، هرچه به ذهنم میرسید که به هوش مصنوعی مربوط است، آن را یاد میگرفتم و آزمایش میکردم.
دورههای دانشگاهی من، مخصوصاً درسهای هوش محاسباتی در رشته برق، برایم نقطه عطف بزرگی بود. یادم هست که در کنار مباحث نظری و فلسفی، چه قدر در تلاش بودم تا مفاهیم پیچیده را در عمل پیادهسازی کنم. آن زمانها با کتاب «هوش مصنوعی: رهیافتی نوین» از «استوارت راسل» و «پیتر نورویگ» ارتباط برقرار کردم و فهمیدم که درک عمیق مبانی هوش مصنوعی تنها از طریق مطالعهی نظری ممکن نیست. بلکه باید با دست خود و از طریق پروژههای عملی، این مفاهیم را لمس کرد و به تجربه بدل ساخت.
برای من، همیشه ترکیب تئوری و عمل مهم بوده است. پروژههایی که انجام میدادم و کدهایی که مینوشتم، به من این امکان را میدادند که به طور عمیقتری به مباحث هوش مصنوعی وارد شوم. این که چگونه یک ماشین میتواند یاد بگیرد، تصمیم بگیرد و حتی در مواقعی مثل انسانها به نظر برسد، سوالاتی بودند که پاسخ دادن به آنها همیشه ذهنم را مشغول کرده است. از آن روزها، چیزی که همیشه برای من جذاب بوده، همین پیوستگی تئوری و عمل در دنیای هوش مصنوعی است.
اما دنیای من فقط محدود به یادگیری نبود. من همیشه به اشتراکگذاری علم و تجربیاتم با دیگران علاقه داشتم. از زمانهایی که در انجمنهای علمی هوش مصنوعی حضور پیدا میکردم و مقالاتی دربارهی چالشهای فلسفی و کاربردی هوش مصنوعی در علوم اسلامی مینوشتم، تا برگزاری اولین کارگاههای آموزشیام در حوزه هوش مصنوعی و تمرکز. این کارگاهها، به من این فرصت را دادند که نه تنها مفاهیم فنی و پیچیده را به دیگران آموزش دهم، بلکه کمک کنم تا دیگران نیز بتوانند از این علم به شکلی عملی و کاربردی استفاده کنند.
در طول این سالها، درخواستهای زیادی برای برگزاری کارگاههای آموزشی داشتم و هر بار که با این درخواستها روبهرو میشوم، یک احساس عجیب در دلم به وجود میآید. از یک طرف خوشحالم که مردم به این حوزه علاقهمند شدهاند و از طرف دیگر، مسئولیت سنگینی را حس میکنم. حالا که تجربه و علم زیادی دارم، میخواهم دقیقاً همان چیزی را که یاد گرفتهام، به دیگران منتقل کنم. اما در این مسیر همیشه چالشهایی پیش میآید. چگونه میتوان توجه مخاطب را جلب کرد؟ چطور میتوان مفاهیم پیچیده را به سادهترین شکل ممکن انتقال داد؟
در کنار همه اینها، همیشه در دل این مسیر، مشکلاتی نیز وجود دارند که با لطف خدا توانستهام از آنها عبور کنم. گاهی اوقات، ذهنم از فشار وظایف مختلف خسته میشود، اما به خودم یادآوری میکنم که هر مشکلی که پیش میآید، تنها یک فرصت برای رشد است. در این سالها یاد گرفتهام که هر بار که از یک چالش عبور میکنم، نه تنها به تواناییهایم افزوده میشود، بلکه اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنم.
مسیر من در دنیای هوش مصنوعی، یک مسیر طولانی و پر پیچ و خم بوده است. اما این مسیر به من آموخته که تنها با تمرکز، پشتکار و تفکر عمیق میتوان به اهداف بزرگ رسید. من همیشه به آن چیزی که برایم مهم است، یعنی «هوش مصنوعی»، متمرکز بودهام و به خودم اجازه ندادهام که حواسم پرت شود.
حالا بعد از سالها تجربه، نه تنها درک عمیقی از این حوزه پیدا کردهام، بلکه توانستهام آن را به دیگران هم منتقل کنم. امروز، از برگزاری کارگاهها و آموزشهای عملی در حوزه هوش مصنوعی لذت میبرم. اما میدانم که هیچگاه تمام نمیشود. همیشه دنیای هوش مصنوعی در حال تغییر و تحول است و من نیز باید همواره در حال یادگیری و پیشرفت باشم.
هر روز با چالشهای جدیدی روبهرو میشوم، اما چیزی که مرا پیش میبرد، همان تمرکز و عزم راسخ است که از دوران کودکی با آن زندگی کردهام. خدا را شکر میکنم که توانستم در این مسیر پر فراز و نشیب، نه تنها خودم را بشناسم، بلکه به دیگران نیز کمک کنم تا در این دنیای پیچیده، هوشمندانهتر زندگی کنند.